سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هرچی بخوای

دیشب باخدادعوایم شدباهم قهرکردیم فکرکردم دیگر مرادوست ندارد

نشستم وچندقطره اشک ریختم وخوابم برد

صبح که بیدارشدم مادرم گفت :نمیدانی ازدیشب تاصبح چه 

 

"بارانی"

 

می آمد.


یکشنبه 92/12/4 | 5:41 عصر | mahya | نظر

Shik Them
www.Ghaleb-fa.blogfa.com www.Ghaleb-fa.blogfa.com www.Ghaleb-fa.blogfa.com www.Ghaleb-fa.blogfa.com www.Ghaleb-fa.blogfa.com